*گرگ های گله*
آخر اینجا چقدر گرگ فراوان دارد؟
چقدر سنگ زهر سو به تنت می بارد؟
من که گفتی عقب غافله باید بروم
پس چه کس نیزه و چوب از بدنت بردارد
به چه عضو تو زنم بوسه؟ گلویت خوب است؟
کاش دشمن نفسی با تو مرا بگذارد
خواهرت گر نتواند زکنارت برود
صبح فردا به چه کس قافله را بسپارد
واحسینا زدنم دست خودم نیست حسین
ساربان تیغ برای تو برون می آرد
با صبا گوی که زود از سر اینجا بگذر
که نسیمی تن پر زخم تو می آزارد
بازدیدها: 759