سوز سحری
شب قدر است و سوز ناله در جان میزنم امشب
ز رنگ گریه ، داغ گل به دامان میزنم امشب
من آن پروانهام شوری به سر در عاشقی دارم
که پَر این گونه بر شمع شبستان میزنم امشب
مرا ای باغبان! امشب به باغ وصل مهمان کن
که بی گل ناله چون مرغ غزلخوان میزنم امشب
چمن آرای من! بر غنچهات چشمی به مهر افکن
که در باغت سر از چاک گریبان میزنم امشب
بازدیدها: 16