مستانه
ازعقل چه پرسي كه چرا باده حرام است؟
هشيار چه داند مي و ميخانه كدام است؟
ما شهرة شهريم به مي خواري و مستي
با زهد و ريا ، شيخ پي شهرت و نام است
عمريست دل مي زدهام ، پشت سرخم
باذكر هُوَ الهو به قعود و به قيام است
در حلقة مستان ، سخن نغز و دل انگيز
گلنغمة بر هم زدن جام به جام است
اي خواجه ! مكن ترك خراباتنشينان
كين طايفه را ، هر كه به نام است ، غلام است
يك ياربِ مردان دل آگاه در اين بزم
بهتر ز دو صد طاعت و تسبيح عوام است
يك نالة مستانه در اين ميكده ، زاهد
بهتر ز نماز تو به سي روز صيام است
از جوش و خروش افتد اگر باده كهن شد
مستي كه به ميخانه زند عربده ، خام است
از جام الستي همه مستيم و ندانيم
(قدسي)! كه به مذهب چه حلال و چه حرام است ؟
بازدیدها: 11