رود سرگردان
امشب چو موج بوسه بر پای تو ریزم
مستانه همچون مِی به مینای تو ریزم
زیباست همخوانی اگرچون نغمة نی
آوا شوم ، در پردة نای تو ریزم
امشب که شد زنبیل احساسم پر از تو
خواهم در آغوش تمنای تو ریزم
خواهم تمام دل طپیدنهای خود را
در یک سبد ، در پای سودای تو ریزم
من آبشارم ، موجی از شعر و تغزّل
بگذار در پای بلندای تو ریزم
بگذار شیرین تر ز هر افسانه امشب
چون خواب خوش ، در پلک رویای تو ریزم
پیراهن ساحل اگر برداری از پیش
چون رود سرگردان به دریای تو ریزم
برخشکدشت قحطسالی ، همچو باران
خواهم که از ابر تمنّای تو ریزم
من یوسفم ، دهلیز زندان جای من نیست
بگذار خود را در زلیخای تو ریزم
چشم همه اهریمنان را خواب کردم
بازآ که از دل ، در اهورای تو ریزم
تا کس نداند ، سّرعشق بین ما را
باید که در سِّرِ سویدای تو ریزم
بازدیدها: 27