بهارانه
ساقی بریز باده که فصل بهار شد
گل در چمن ، کنار سمن آشکار شد
سنبل به طره شانه زد از نافة نسیم
مویش ، چو بوی مشک ختن ، مشکبار شد
در رهگذار سبز چمن ، سینه ریز یاس
زیور به دست و سینة هر گلعذار شد
گل هر طرف به باغ در آغوش بلبلیست
وقت نشاط و موسم بوس و کنار شد
صبح وصال ، حلقه به در زد ، فلق دمید
پایان التهاب شب انتظار شد
بر تخت اقتدار ، سلیمان گل نشست
بلقیس باد ، موکب شوکت ، سوار شد
بازدیدها: 28