ساقی بزم یاس
آهنگساز: عباس خوشدل(براساس تصنیف ای ساقی ما سرمستان، افتخاری)
من ساقی بزم یاسم، در کر ببلا عباسم p
به رَهِ امامم، من غلامم، دل به فرمانم
***
سقایم و ساغر دارم، دست از سر جان بردارم
سر و جان فدایش، در هوایش، جان برافشانم
عباس، عباس p
***
ای اشک سرازیرِ من، ای بغضِ گلوگیرِ من
لب دلستانم، کودکانم، تشنۀ آبند
***
دلها تب آتش دارد، از خیمه عطش میبارد
همه دلپریشان، شعله بر جان، در تب و تابند
عباس، عباس p
***
چون نخل تو از زین به زمین میافتاد
نخل فلک از عرش برین میافتاد
افتاده دو دستت زِتنت میدیدم
وارونه تنِ تو به جبین میافتاد
عباس، عباس p
***
بر مهر و وفاي تو وفا مفتون است
تك بيت ادب، از ادبت موزون است
تا علقمه بوسيده كف پايت را
در مرتبه از آب بقا افزون است
***
ای اسب وفادار، بر گرده نگهدار
مشک و علم و دستم، من هم به تو پیوستم
با من مداراکن
***
باید من بیتاب، بر خیمه برم آب
از اَلعَطش طفلان، دارم جگر سوزان
با من تو خوش تاکن
***
ای مشک از علقمه تا خیمه بر دوشم، باش و بمان
من دادم وعدۀ آب از شط خود را تا خیمه رسان
***
فریاد اهل حرم میپیچد در گوشم زِعطش
ای غم بر شانۀ من، سنگین بنشین چون کوه گران
***
ای ساقی سرمست، ای کشتۀ بیدست
چشم تو به خون بنشست، پشتم زِغمت بشکست
تنهای تنهایم
***
ای میر و علمدار، برخیز و دگربار
آن مشک و علم بردار، گامی به حرم بردار
من با تو میآیم
بازدیدها: 59