در عالم یک نوع اتحاد ماهوی بین اجزاء جهان دیده می شود که این اجزاء اگر جزئی دیده شوند مختلف اند ولی اگر کلی نگریسته شوند از آن جهت که همه گی تشکیل دهندة یک نظام آفرینشی هستند ، با حذف یک جزء در کل نظام خلل وارد می شود پس همه متحد اند
دفتر اول
( 2914) اولا بشنو كه خلق مختلف
مختلف جانند از يا تا الف
اولا بدان كه افراد مختلف بشر در اين جهان مثل حروف الفبا ساختمان و روح و روانشان با هم اختلاف دارد.]
( 2915) در حروف مختلف شور و شكى است
گر چه از يك رو ز سر تا پا يكى است
در حروف مختلف اختلافاتى هست اگر چه سر هم رفته همه حرف هستند و يكى محسوب مىشوند اينها مثل ساعات روزاند كه از اول تا آخر يك روز محسوب مىشود ولى هر ساعت و دقيقه با ساعات و دقايق ديگر اختلاف دارد.
شور: اضطراب و نگرانى خاطر، مجازا، دو دلى و شك براى آن كه موجب نگرانى است، در كشف الاسرار كلمهى (ريب) به ((شور دل)) ترجمه شده است. كشف الاسرار، انتشارات دانشگاه طهران، ج 1، ص 104.
( 2916) از يكى رو ضد و يك رو متحد
از يكى رو هزل و از يك روى جد
از يك رو با هم ضدند و از يك روى ديگر با هم متحدند زيرا همه بشرند
حروف الف با هر يك صوتى را حكايت مىكند و بدين جهت با همديگر متغاير است اما همين حروف در تركيب كلمات پهلوى هم قرار مىگيرند و بر معنى واحدى دلالت دارند پس اگر هر يك را جداگانه بنگريم متغاير و خلاف يكديگراند و اگر تركيب كلمه را در نظر گيريم آنها متحد و هم داستاناند هم بر اين قياس، اجزاى جهان آفرينش هر يك مغاير آن ديگر است از آن جهت كه صورت و طبيعت و شكل و خواص جداگانه دارد و اگر چنين نبود وجودى ممتاز و مشخص شناخته نمىشد ولى همهى آنها اجزاى جهان خلقت هستند كه با يكديگر پيوستهاند و پيكر عالم كبير و جهان مهين را تشكيل دادهاند و هر يك بجاى خود وظيفهاى دارند كه نظام آفرينش بر آن نهاده شده است و حكمت خلقت بر آن متكى است و بدان تمام و كمال مىيابد،
كاندرين ملك چو طاوس بكار است مگس.
و هر گاه جهان و اجزاى آن را بدين نظر نگاه كنيم ميان آنها مغايرتى نخواهيم ديد و همه را يگانه و دمساز خواهيم يافت.
بازدیدها: 11