دیدگاه معیوبابلیس
(شیطان شناسی)
(824)شاه دين را، منگر اى نادان به طين!
كين نظر، كرده است، ابليسِ لعين
طين: گل، كنايت از جسم خاكى.
« در اعراف، 12، ص152 گفت: خَلَقتَنی مِن نارٍ وَ خَلَقتَهُ مِن طینٍ من را از آتش و آدم را از خاک آفریدی ،علّت ابليس أنا خيرى بدست/ وين مرض در نفس هر مخلوق هست 3216، 1»
(825)كَى توان اندود، اين خورشيد را؟
با كَفِ گِل، تو بگو آخِر مرا
(826)گر بريزى خاك و، صد خاكسترش
بر سرِ نور او بر آيد، بر سرش
(827)كَه، كِه باشد كو بپوشد روىِ آب؟
طين كه باشد، كو بپوشد آفتاب؟
***
شیطان
(شیطان شناسی)
( 1780) از نُبى بر خوان كه ديو و قومِ او
مىبرند از حال إنسى خُفيه بو
نُبی: قرآن کریم. خُفیه: پنهانی.« آيه 26 سوره اعراف: إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ »
( 1781) از رهى كه انس از آن آگاه نيست
ز آن كه زين محسوس و زين اشباه نيست
اشباه: جمع شَبَه به معنی نظیر و مانند.
***
شیاطین
(شیطان شناسی)
( 1784) چون شياطين با غليظىهاى خويش
واقفاند از سرّ ما و فكر و كيش
غليظى شياطين: سركشى و تمرد آنان، نيز رانده بودن شان از درگاه حق.
( 1785) مسلكى دارند دُزديده درون
ما ز دزدىهاى ايشان سر نگون
مَسلَک: راه، محل عبور.دربحار الانوار، ج 60، ص 332 :إنَّ الشَّيطَانَ لَيَجرِى مِن اِبنِ آدَمَ مَجرَى الدَّمِ أَلا فَضَيِّقُوا مَجَارِيهِ بِالجُوع یعنی همانا شيطان چون خون در رگ آدمى روان مىگردد پس راه نفوذ شيطان را با گرسنگى كشيدن ببنديد.»
( 1786)دم به دم خبط و زيانى مىكنند
صاحبِ نقب و شكاف روزناند
خبط و زيان كردن: «كردن» به معنى پديد آوردن است.
( 1787) پس چرا جانهاى روشن در جهان
بىخبر باشند از حال نهان
( 1788) در سرايت كمتر از ديوان شدند
روحها كه خيمه بر گردون زدند؟
سَراى: كنايت از دل.
***
(شیطان شناسی)
( 2755)راه زن هرگز گدايى را نزد
گرگ، گرگِ مرده را هرگز گزد؟
مثال دیگر در این باره :راهزن هیچ گاه گدایی را مورد آزار قرار نمی دهد چون او چیزی برای دزدیدن ندارد و هیچ گرگی، گرگ مرده ای را مورد حمله قرار نمی دهد
(این مثال را برای شیطان که به اهل ایمان دستبرد می زند نیز می توان آورد ، کافران چون از ایمان چیزی ندارند شیطان با آن ها کاری ندارد ولی اهل ایمان چون دارای ایمان و محبت اند شیطان دائم آن ها را وسوسه می کند
داستان آن شخص که شیطان را بخواب دید که در دستش پر از ریسمان و طناب و زنجیر است و شیخ انصاری و پاره کردن زنجیر های شیطان معروف است
حضرت آيتالله وحيد روي منبر مسجد حاج عزیزالله تهران ادر حدود شصت سال پیش فرمودند که يک نفر شيطان را در خواب9 ديد که طنابها و بافتهها و وسايل عجيب و غريبي به همراه دارد، ولي ناراحت است. پرسيد: اينها چيست؟ گفت: اينها دامهايي است که براي مردم تهيه ميکنم و هر کدام را با يکي از آنها فريب ميدهم و به دام مياندازم؛ اين شهوت است، اين پول است، اين مقام است و… پرسيد: مرا با چه فريب ميدهي؟ گفت: تو احتياج به دام نداري. همينکه صدايت ميزنم دنبالم ميدوي. در بين وسايل، طناب خيلي ضخيمي ديد که بريده شده بود. پرسيد: اين چيست؟ شيطان آهي کشيد و گفت: اين طنابي است که نزديک يک سال بافتم، ولي ديشب پاره شد. گفتم: داستان چيست؟ گفت: نه ماه و اندي است که هر روز زحمت کشيدم و اين طناب را با کمال قدرت بافتم و محکم کردم. ديشب آن را گردن شيخ انصاري انداختم، ولي خيلي زود پارهاش کرد. بعد از اينکه اين قضيه را گفت، از شدت ناراحتي ديگر ادامه نداد و رفت.
فردا اول وقت آن شخص نزد شيخ ميرود و داستان را از او ميپرسد. شيخ گريه ميکند و ميگويد: ديشب همسرم وضع حمل داشت و خانمهايي که براي کمک به زائو آمده بودند نزد من آمدند و براي خريد روغن درخواست پول کردند. گفتند مرسوم است که وقتي زائو فارغ ميشود غذايي از روغن درست ميکنند و به او ميخورانند. من يک تومان پول سهميه امام نزدم بود. رفتم و اين پول را برداشتم که به آنها بدهم. به ذهنم آمد که آيا هر طلبهاي که امشب وضع حمل همسرش باشد اين پول را دارد که روغن بخرد؟ حتما اين طور نيست. کساني هستند که شايد ديشب اصلا نان سيري نخوردهاند. معلوم نيست همه چنين پولي داشته باشند که هنگام وضع حمل خانمشان به او روغن بدهند. پول را سر جايش گذاشتم و گفتم: من پولي ندارم که به شما بدهم. آنها کمي ناراحت شدند؛ ولي من مقاومت کردم چون وظيفه شرعيام اين بود. اينکه خواب ديدي من آن دام را پاره کردم همين بود که رفتم يک تومان را سر جايش گذاشتم. دامي بود که شيطان از نه ماه پيش براي من درست کرده بود ولي الحمدلله آن را پاره کردم.)
بازدیدها: 23