روایت الناس علی دین ملوکهم دو بعد دارد بعد مثبت و بعد منفی
در بعد مثبت با تبعیت و مقام فناء حبی محب در محبوب سازوار است و در بعد منفی ، اهل هر مملکت خوی پادشاهان خود را می آموزند و ابیات زیر در هر دوبعد قابل تفسیر و تطبیق است
دفتر پنجم
( 68) پر بود اجسام هر لشكر ز شاه
ز آن زنندى تيغ بر اعداى جاه
[( 68) آرى جسم هر لشكرى از شاه پر شده و از اين جهت بدشمنان جلال شاه شمشير مىزنند]
اجسام…: «شاه» در اين بيت رمز ولىِّ خداست كه قدرت او از قدرت حق تعالى است و «لشكر» مؤمناناند كه جز بدو نمىانديشند. دشمن او را دشمن خود و دوست او را دوست خود مىدانند.
اعداى جاه: دشمنان شاه. (اطاعت شاه سراسر وجود سپاهى را گرفته است، از آن رو دشمن او را دشمن خود مىبيند هر چند برادر او باشد).
( 69) تو به خشم شه زنى آن تيغ را
ور نه بر اخوان چه خشم آيد تو را
[( 69) تو شمشيرى كه مىزنى بر اثر خشم شاه است و گرنه ببرادران خود خشمى در وجود تو نيست]
تو به خشم شه زنى: اگر براى اطاعت شاه نباشد لشكرى را با كسى كه با او مىجنگد دشمنى نيست.
( 70) بر برادر بىگناهى مىزنى
عكس خشم شاه گُرزِ دَه مَنى
[( 70) ببرادر خود كه با تو ضديتى نكرده بر اثر انعكاس خشم شاه گرز ده منى مىزنى]
( 71) شه يكى جان است و لشكر پُر از او
روح چون آب است و اين اجسام جو
[( 71) شاه مثل جان است كه لشكر از او پر شده او روحى است كه چون آب در اين جويها جريان دارد]
( 72) آبِ روح شاه اگر شيرين بود
جمله جوها پر ز آب خوش شود
[( 72) اگر اين آب كه روح شاه است شيرين باشد تمام جويبارها پر از آب شيرين و گوارا خواهد شد]
آب روح شاه: اشارت است بدان چه آن را حديث پنداشتهاند: «شاه همچون جوى بزرگ است كه جوىها از آن نيرو مىگيرند. اگر گوارا باشد جوىها گوارايند و اگر شور باشد شورند».
مضمون اين گفته را در شاهنامه مىتوان ديد:
ز گردون نتابد به بايست ماه چو بىدادگر شد جهان دار شاه
(شاهنامه، داستان رفتن بهرام به خانه دهقان)
( 73) كه رعِيَّت دين شه دارند و بس
اين چنين فرمود سلطان عَبَس
[( 73) چنان كه سلطان دين پيغمبر اكرم فرمود كه رعيت به دين شاه هستند [
حديث نبوى: «الناس على دين ملوكهم»
رعيت دين شه دارد: بر اساس گفتهاى است كه آن را حديث پنداشتهاند: «النَّاسُ عَلَى دينِ مُلُوكِهِم».
بگذرد اين صِيت از بصره و تبوك ز آن كه النّاسُ على دين الملوك2061 –2
سلطان عَبس: نگاه كنيد به ذيل بيت 2056 2.
شرح مختصر ابیات :در بيت 67 از زبان رسول (ص) گفت آنان به خوى او پروردهاند. چنان كه شيوه اوست به مناسبت در اين بيتها به نكتهاى دقيق اشارت مىكند و آن اينكه اگر بنده بدان مقام رسيد كه خود را مسخر فرمان مولى ديد، بدان نمىنگرد كه خود كيست، بدان مىنگرد كه خواست مولى چيست. چنان كه در ميدان رزم سرباز بر دشمن حمله مىكند و او را به خاك و خون مىافكند حالى كه خود با او دشمنى ندارد. آن عكس خشم شاه است كه او را بدان حمله وا مىدارد.
بازدیدها: 27