فرق یقین با ظن و گمان
(سوره ملك) (22) (ص 563 )أَفَمَن يَمْشِي مُكِبّاً عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن يَمْشِي سَوِيّاً عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
مولانا با تمثیلی گویا فرق بین یقین را با ظن و گمان بیان می کند
یقین مانند مرغی است که دوبال دارد
و ظن و گمان مانند مرغی است که یک بال دارد
اولی به مقصد می رسد ولی دومی هرگز
***بيان آن كه علم را دو پر است و
گمان را يك پر است
(ناقص آمد ظنّ به پرواز ابتر است)،
مثال ظنّ و يقين در علم
دفتر سوم
(1510)علم را دو پَر گمان را يك پَر است
ناقص آمد ظن به پرواز ابتر است
( 1511) مرغِ يك پر زود افتد سر نگون
باز بر پرّد دو گامى يا فزون
( 1512) اُفت خيزان مىرود مرغِ گُمان
با يكى پَر بر اميدِ آشيان
( 1513) چون ز ظن وارَست، علمش رو نمود
شد دو پَر آن مرغِ يك پر، پر گشود
( 1514) بعد از آن يَمشِى سَوِيًّا مستقيم
نه عَلَى وَجهِه، مُكِبّاً أو سَقيم
( 1515) با دو پر بر مىپرد چون جبرئيل
بىگمان و بىمگر بىقال و قيل
( 1516) گر همه عالم بگويندش توى
بر ره يزدان و دين مُستوى
( 1517) او نگردد گرمتر از گفتشان
جانِ طاقِ او نگردد جُفتشان
( 1518) ور همه گويند او را گمرهى
كوه پندارى و تو برگِ كهى
( 1519) او نيفتد در گمان از طعنشان
او نگردد دردمند از ظعنشان
( 1520) بلكه گر دريا و كوه آيد به گفت
گويدش با گمرهى گشتى تو جفت
دفتر سوم ( 1521) هيچ يك ذرّه نيفتد در خيال
يا به طعن طاعنان رنجور حال
***
مقایسه بین اهل یقین و اهل شک و تردید:
سوم(2037)مىخور و ، مىده بد آن كش روزى است
هر دم و هر لحظه سحر آموزى است
(2038)خلق گويان اى عجب! اين بانگ چيست؟
چون كه صحرا از درخت و بر ،تهى است
( 2039) گيج گشتيم از دم سودائيان
كه به نزديك شما باغ است و خوان
( 2040) چشم مىماليم اينجا باغ نيست
يا بيابانى است يا مشكل رهى است
دفتر سوم ( 2041) اى عجب چندين دراز اين گفت و گو
چون بود بىهوده؟ ور خود هست كو؟
( 2042) من همىگويم چو ايشان اى عجب
اين چنين مُهرى چرا زد صُنعِ رب
( 2043) زين تنازعها محمد در عجب
در تعجّب نيز مانده بو لهب
(2044)زين عجب تا آن عجب فرقى است ژرف
تا چه خواهد كرد سلطان شگرف
بازدیدها: 73